سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

شاعر : محسن عرب خالقی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

جـرم من را نـنویسید که ساغـر زده‌ام            بـنـویـسیـد که امشب دو بـرابـر زده‌ام
مست بودم که چنین باده مکرّر زده‌ام            گرچه یک بار فقط میکده را در زده‌ام


شصت و نه بار ز میخانه جواب آمده است
ذره در چشم کریمان به حساب آمده است

در عریضه نـنوشتم که دوا می‌خواهم            نان من کم شده یا آب و هوا می‌خواهم
نـنوشـتـم صلـۀ شعـر عـبـا می‌خـواهـم            شصت و نه بار نوشتم که تو را می‌خواهم

شصت و نه قطره اشکم که چکیدم امشب
شصت و نه مرتـبه باید بنویـسم زینب

آن خـدایی که ازل پایه پـیونـد گذاشت            گریه را مرحـلـۀ آخر لبـخـند گـذاشت
نام مـیلاد تو را گریه یک بند گذاشت            به خدا اسم تو را نیز خـداوند گـذاشت

خـواسـت جــام اسـد الله لـبـالـب بـاشـد
امر فـرمود که او صاحب زینب باشد

زینت زینت دنیا چه کسی غیر تو بود            سورۀ کوثر مولا چه کسی غیر تو بود
دومیـن اَمِّ ابیهـا چه کسی غـیر تو بود            نه، بگو مادر زهرا چه کسی غیر تو بود

تو خدیجه شده‌ای نه تو پیـمـبر شده‌ای
مـادرِ مـادر و بـابـا و بـرادر شــده‌ای

شأنت این بود برای پـدرت نـاز کـنی            با هـمان دیـده بسته سخـن آغـاز کـنی
عـشق را پیـش نگـاه هـمه ابـراز کنی            چشم خود را به روی کعبه فقط باز کنی

قبله‌ای نیست تو را غیر دو ابروی حسین
جز تو ما را نبرد هیچ کسی سوی حسین

کم نوشتم اگر از تو قلمم محرم نیست            کم نوشتم ولی از لطف نوشتی کم نیست
بی‌تو ایمان من و اهل زمین محکم نیست            آنکه در وصف تو شعری نسرود آدم نیست

آدم آن است که از عشق تو دیوانه شود
تا ابد حلقه به گوش در این خانه شود

کـمـرت پیـش کـسی خـم نـشد الا، الله            پنج خورشید به دور تو بگردند ای ماه
می‌روی، پشت سرت راه می‌افـتد ناگاه            ذکـــر لا حَـــولَ وَ لا قُــــوَّةَ الا بِــالـلـه

پنـج تـن دور سر تو صـدقـه گـردانـند
مـا هـمه بـنده و این قـوم خـداونـدانـند

خطبههایت سنـدی بود که دریـا بودی            فـوق ادراک هـمه عـرش معـلا بودی
هـرکجا بود حـسین تو هـمانـجا بـودی            آنچه خوبان هـمه بودند تو تنهـا بودی

شب میـلاد تو چـشم من اگـر تَـر بوده
چون که این اشک ثوابش دو برابر بوده

ای کـه پـیـغــامـبـر واقـعــۀ دردی تـو            زن ولی مردتر از مردتر از مردی تو
کربلا را به خـدا کرب‌و‌بـلا کردی تو            بَـرِّه را از دهـن گــرگ درآوردی تـو

گرگهـا پـیـرهـن یـوسفـتـان را بـردنـد
تو نبـودی هـمۀ اهـل حـرم مـی‌مـردند

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



چـشم‌هـایت سنـدی بود که دریـا بودی            فـوق ادراک هـمه عـرش معـلا بودی